سالروز رحلت امام خمینی(ره) و قیام خونین ۱۵ خرداد تسلیت باد

ساخت وبلاگ

نیمه خرداد یاد آور خاطره تلخ رحلت جانگداز رهبر کبیر انقلاب امام خمینی (ره) وقیام خونین ۱۵خرداد ۱۳۴۲به برکت هدایت و روشنگری امام مظلومان و پا برهنگان است.

384g_1.jpg

در سحرگاه اول مهر سال 1281 هجری شمسی مردی از سلاله حضرت زهرا(س) پا به عرصه وجود گذاشت و کسی چه می دانست این کودک معصوم در آینده ای نزدیک معادلات جهان مادی را به هم خواهد ریخت.

پنج ماه بیشتر نداشت که دنیا طلبان پدرش را به خاطر دفاع از حق مردم شهید کردند و تقدیر چنین بود که او مثل پیامبر(ص)  باید از ابتدای زندگی با درد و رنج خو بگیرد،تا پخته شود ، تا درد مردم رنج کشیده را از عمق وجود درک کند  و این سنت الهی است که انسانهای بزرگ از دل رنجها بیرون می آیند.در کودکی بچه پر جنب و جوشی بود.آنگونه که احمدآقا می گوید در کودکی هر دو دستش شکسته، یک پایش شکسته، صورتش از چند جا شکسته و اینها همه در اثر بازی‌ها و شیطنت‌هایی بوده که آن موقع می‌کرده.

شانزده سال بیشتر نداشت که مادرش را هم از دست می دهد. تا شبیه جدش شود. و باید شبیه پیامبر شودچونکه می خواهد دین او را  بعد از قرنها حیاتی دوباره ببخشد و آنچه را که انبیا و اولیا دنبال آن بودند یعنی تشکیل حکومت اسلامی را جامه ی عمل بپوشاند. وارد حوزه می شود تا دینی را که می خواهد به جهان معرفی کند بهتر بشناسد تا بداند که با فرعون ها وطاغوتهای زمان چگونه مبارزه کند او می خواهد رهبر جهان اسلام شود پس باید فرا بگیرد آنچه را که نیاز است.از فقه و حدیث،از فلسفه و عرفان ،از اخلاق و سیاست و...ابتدا به حوزه اراک می رود و بعد از آن وارد حوزه قم می شود تا با انسانهای بزرگی چون آیت الله حائری ، آیت الله بروجردی،آیت الله شاه آبادی و بزرگانی دیگر آشنا شود. و از هر خرمنی توشه ای برگیرد.تا کامل شود، چون برای رهبری جانها و انقلاب در درون انسانها باید کامل بود.او تحصیل و تهذیب را با هم پیش می برد. بعد از اتمام تحصیل مشغول تدریس می شود و هدف او تربیت شاگردانی است که در نهضتی که در افق اندیشه خود می پروراند،یار و همراه او باشند.و شاگردانش چه می دانند که در اندیشه این بزرگ مرد چه می گذرد و چه هدفهای بلندی در سر دارد.

بعد از رحلت آیت الله بروجردی، زعامت حوزه قم به ایشان سپرده می شود. و دیگر سکوت جایز نیست ، باید فریاد زد مظلومیت قرنهای متمادی انسانهای له شده در زیر چکمه های ظلم و استبداد را. باید فریاد زد مظلومیت اسلام را.باید فریاد زد بر سر خونخواران جهان و باید فریاد زد،فریاد ، فریاد ، فریاد... و رژیم ظالم این فریاد ها را بر نمی تابد.و روح الله سر سازش ندارد.پس چاره چیست؟ باید او را زندانی کرد و به زندان رفتن چه تشابه عجیبی دارد با شعب ابی طالب. زندان کارساز نیست.باید تبعید شود. و تبعید چه شباهت جالبی دارد با هجرت به حبشه. او باید در هر زمینه شبیه جدش شود.تا کاری شبیه جدش کند.ابتدا به ترکیه و بعد به عراق و در آخر به فرانسه تبعید می شود.ولی کسی نمی تواند او را ساکت کند. او وظیفه رهبری دارد و این وظیفه را در هر کجا باشد انجام می دهد. و رهبری او نتیجه می دهد و تلاشهای او به بار می نشیند. واینگونه بوده و  خواهد بود که باطل را یارای مقابله با حق نیست.و فرعونها در هر زمان نابود شدنی هستند.جاء الحق و زهق الباطل.بعد از پیروزی انقلاب فتنه ها انگیخته می شود تا نهال نوپای این تحول شگرف خشکانده شود.از غائله کردستان تا خلق عرب تا حوادث آذربایجان و واقعه طبس وبلاخره جنگ تحمیلی. و تنها کسی که می تواند دراینهمه حوادث کشتی انقلاب را پیش ببرد امام است. با یارانی که در مکتب او تربیت شده اند.با مطهری ها و بهشتی ها وطیب حاج رضایی ها و شاهرخ ضرغام ها و چمران ها  و بابایی ها و باکری ها و همت ها و با بسیاری از شهدا که  با رهبریش یک شبه ره صد ساله عرفا را می روند.و به خدا می رسند. و آیا اگر کسی در جهاد اکبر پیروز نشود و خود را رهبری نکرده باشد چگونه می تواند الهام بخش دیگران شود و آنها را رهبری کند.او از چنان روح لطیفی  برخوردار است که در خلوت خود اینگونه می سراید :

من به خال لبت‌ای دوست گرفتار شدم             چشم بیمار تو را دیدم و بیمار شدم

فارغ از خود شدم و کوس اناالحق بزدم            همچو منصور خریدار سر دار شدم

غم  دلدار  فکنده  است  به  جانم شرری           که  به جان آمدم و شهره بازار شدم

او در شب خود رادر مقابل خداوند بنده ای ذلیل و خوار و مسکین و مستکین می نامد و پدری مهربان برای خانواده و امت است ولی در برابر مستکبران عالم چون شیری است که لرزه بر اندام آنها می اندازد..آری انسانهای بزرگ اینگونه اند.

زمان می گذرد و فصل پر کشیدن از خاک به سوی افلاک،به سوی معشوق ازل و ابد فرا می رسد. نمی دانم شاید او از سالها قبل می دانست که چه زمانی از زندان تن آزاد خواهد شد که اینگونه می سرود:

از غم دوست در این میکده فریاد کشم           دادرس نیست که در هجر رخش داد کشم

سال ها  می گذرد ،  حادثه ها   می آید          انتظار    فرج    از     نیمه     خرداد     کشم

وبعد از حوادث بی شمار نیمه خرداد فرا می رسد و امام خوبیها از میان ما عروج می کند و امت اسلام را داغدار.تشییع او با بیش از ده میلیون انسان عاشق تبدیل به با شکوه ترین تشییع جنازه تاریخ می شود. و رحلت جانگدازش رحلت پیامبر را تداعی می کند و شور دلدادگانش کربلایی دیگر می آفریند. و عجیب نیست که خرداد، داغ ما را در آن سوگ بزرگ تازه کند و همواره دست در دامان حسرت و غم داشته باشیم و در فراق تو که معجون عرفان و جهاد و آمیخته ای از اشک و سلاح بودی،همچنان غمی سنگین و جانی غمین داشته باشیم.

pp6a_2.jpg


کتابخانه عمومی شهدای کمال آباد...
ما را در سایت کتابخانه عمومی شهدای کمال آباد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shohadalibrary94o بازدید : 171 تاريخ : دوشنبه 15 خرداد 1396 ساعت: 2:27